برای چی میخوریم؟ شادی یا لذت؟
چطوری از خوردن لذت ببریم و لاغر بشیم؟
وقتی شکم، بازو یا پاهامون بزرگ میشه و چاقتر میشیم، تنها چیزی که برامون مهمه اینه که به وضعیت قبلی خودمون برگردیم. یکی برای لاغرتر شدن, رژیم میگیره، یکی ورزش میکنه، یکی هم میشینه و غُصه میخوره! توی این یک دههای که تناسب اندام و افکار رو آموزش دادم و همیشه در حال یادگیری بودم، آدمای زیادی رو دیدم که به دنبال تغییر با فهمیدن و درک کردن دنیای درونشون هستن. موضوعی که امروز انتخاب کردم تا دربارهش کوتاه و موثر بنویسم، مسئلهی لذت و شادیه. چیزی که درکش میتونه به شما ایدههایی برای بهتر زیستن و سلامتی بده.
شادی با لذت چه فرقی داره؟
تفاوت شادی با لذت اینه که لذت از منبعی بیرونی به وجود میاد. اما شادی زمانی به وجود میاد که توجه خودمونو در همون لحظهی تجربه کردن، به لذت جلب کنیم.
لذت تجربهایه که از بیرون از وجودمون میاد. مثل وقتی که کیکِ مورد علاقهمون رو میخوریم. یا به غروب آفتاب نگاه میکنیم. یا وقتی رابطهی جنسی داریم. این تجربهها از طریق رابطهی ما با بیرون از وجودمون یا تحریک شدن به وجود میاد.
اما در لحظهی بعد میتونیم احساس گناه یا شرم، تنفر از خودمون یا رنجش رو درک کنیم. یا به این فکر کنیم که لیاقت این لذت رو نداشتیم. در اون لحظه متوجه میشیم که شاید برای فرار از افکار یا موقعیتی که داشتیم از اون منبع بیرونی لذت بردیم. بعضی وقتا بعد از لذت بردن حال بدی رو تجربه میکنیم که این صرفا بعد از خوردن به وجود نمیاد و ممکنه بعد از تجربهی هر لذتی این حال بد رو تجربه کنیم. این حالِ بد گاهی برای این به وجود میاد که با اون لذت برای یک لحظه حال خودمونو بهتر کردیم یا جای خالی چیز دیگهای رو پر کردیم. بنابراین لذت میتونه استفادهی ما از یک ماده یا شی برای داشتن یک احساس خوب باشه.
شادی و لذت
اکهارت توله فیلسوف زندهی آلمانی میگه شادی از کاری که انجام میدی ناشی نمیشه، بلکه به اونچه انجام میدی و اعماق درون شما ارتباط داره.
شادی با لذت یه فرق بزرگ داره و اون اینه که لذت از بیرون ما به وجود میاد. اما شادی زمانی به وجود میاد که در لحظهی اکنونِ زندگی حضور داشته باشیم. و این حضور بدون وابستگی به برچسبها و قوانینی باشه که به ما احساس شرم و گناه میده. جدا شدن از برچسبها و قوانین نادرست به ما اجازهی اتصال واقعی به درونمونو میده.
بنابراین شادی، وقت گذاشتن برای تماشای غروب، بدون حواس پرتیه. شادی زمانی درونمون اتفاق میفته که وقتی در کنار شریک جنسیمون هستیم به اون لحظه آگاه باشیم. لذتِ خوردن کیک خوشمزه وقتی با شادی همراه میشه که در اون لحظه حضور داشته باشیم. پس وقتی در اون لحظه حضور داریم تصمیم میگیریم که آیا اون لحظه یا بعدش واقعا از خوردن کیک شاد هستیم یا نه؟
تجربهی لذت و شادی خطرناک نیست!!؟
تجربهی شادی و لذت هم میتونه برای ما خطرناک باشه هم میتونه برای ما معناساز و سازنده باشه. بعضی از آدمها تصور میکنن که شادی تنها در زمانی که هیجان زده میشیم به وجود میاد. همونطور که میدونید هیجان زده شدن باعث میشه تا حدودی کنترل خودمونو از دست بدیم. در واقع شادی واقعی زمانی به وجود میاد که ما در لحظهی اکنون زندگی میکنیم. زمانی که نسبت به اتفاقات و شرایط آگاه هستیم میتونیم قضاوت کردن رو کنار بذاریم و میتونیم شادی سالم رو تجربه کنیم.
چرا از خوردن لذت نبریم؟
اگر از ۱۰۰ نفر این سوال رو بپرسی که برای کاهش وزن آیا لذت بردن از خوردن بهتره یا لذت نبردن از خوردن؟ احتمالا ۹۹ نفر میگن: خوب اگر لذت ببریم بیشتر میخوریم و چاقتر میشیم! این باور ریشه در آموزشهای غلط داره. مثلا یکی از باورها این بود که اگر از چیزی لذت ببری بهش اعتیاد پیدا میکنی! اما عصب شناسا چیز دیگهای یافتن. یافتهی عصبشناسا دربارهی غذا خوردن بدونِ لذت این بود که اگر از غذایی که میخوری لذت نبری احتمالا بیشتر میخوری.
عصب شناسان با دستگاه پت اسکن مغز افرادی که همیشه یا گاهی پرخوری میکنن رو بررسی کردن و متوجه شدن که مغز این افراد موقع خوردنِ غذا کمتر از فرآیند خوردن لذت میبره. در واقع میانجیهای عصبی که حاصل رضایت از خوردن هست در افراد پرخور کمتر فعالیت میکنه.
به زبون خودمونیتر وقتی شما از چیزی که میخوری واقعا لذت ببری و اون لحظه حواست به فرآیند خوردن باشه، نهتنها لذت میبری، بلکه شادی رو تجربه میکنی. و این شادی شبیه به رضایت از اینه که دیگه گرسنه نیستی. و اینکه گرسنه نیستی به این معنیه که احساس سبکی بعد از خوردن رو یاد گرفتی. اینطوری نه تنها وزنت کمتر میشه بلکه توی مسیر کاهش وزن شادی بیشتری رو تجربه میکنی.
چطوری تجربهی خوردن رو شاد کنیم؟
حضور در لحظهی اکنون تنها به این معنی نیست که نظارهگر باشیم. بلکه به این معنیه که احساس هماهنگی، کنجکاوی و آزادی رو از نظر حسی درک کنیم. نسبت به طعم چیزی که میخوریم، بوی چیزی که به مشاممون میرسه یا فضایی که در اون قرار داریم معمولا بهش توجه نمیکردیم، آگاه باشیم و این زمانی اتفاق میفته که احساساتمون رو به خوبی درک کنیم.
تجربهی شادی هنگام خوردن چیزیه که به ما قدرت کنترل رفتارمونو میده. در اون لحظه از هر لقمه غذامون واقعا لذت میبریم و هر لحظه که غذا برای بدن ما کافی بود از خوردن دست میکشیم. این همون لذتیه که توی کتاب هزارتوی لاغری دربارش براتون گفتم. راستی کتاب هزارتوی لاغری رو خوندی؟