تاثیر استرس بر حافظه و اضافه وزن
وقتی یک برنامه کاهش وزن را آغاز می کردم، می دانستم یک روز شاید فردا شاید هم چند هفته دیگر، به طور کلی فراموش کنم که یک برنامه غذایی دارم، چه برسد به اینکه بخواهم آن را ادامه دهم.یکی از مصیبت بارترین اتفاقاتی که در دوره های پرخوری و دست کشیدن از غذا برای هر فردی به وجود می آید، استرس است. این چیزی است که شما هم وقتی یک برنامه غذایی یا رژیم غذایی را در دست بگیرید با آن مواجه می شوید. برگه های رژیم غذایی علاوه بر اینکه استرس به وجود می آورند، در پایان این مسئله را به وجود می آورند که شما را تبدیل به فرد افسرده ای می کنند که پس از احتمالا چند کیلو کاهش وزن دوباره چاق شوید!
وقتی شروع به مطالعات فراتر مسئله رژیم غذایی و خوردن کردم و با افراد چاق زیادی به صحبت نشستم، وجه اشتراک فوق العاده جالبی بین اغلب این افراد مشاهده کردم.آن وجه اشتراک مسئله فراموشی بود. اغلب این افراد فراموش می کردند که روزی در ماه ها یا سال های پیش رژیم غذایی گرفته اند یا قصد داشته اند رژیم غذایی داشته باشند. عده ای فراموش کرده بودند که همین یک ساعت پیش چه چیزی خورده اند.عده دیگری حتی فراموش کرده بودند که دیروز یک رژیم غذایی جدید را از متخصص تغذیه دریافت کرده اند. این مشکلی بود که اغلب به آن واقف نبودند! اما به یک سوال مهم پاسخ می دادند بله! زیاد و آن سوال این بود که آیا فردی هستید که استرس دارید؟
پس از چند ماه تحقیق و پرس و جو و مطالعه کتب مختلف در زمینه مغز و روانشناسی، هر چقدر قدم جلوتر می گذاشتم بیشتر به اشتباهاتم پی می بردم. اشتباهاتی که خطای شناختی درباره مشکلی بود که سالها با آن دست و پنجه نرم می کردم.درست فهمیده اید اضافه وزن! اضافه وزنی که حاصل چندین چرخه باطل رژیم گرفتن و رژیم شکستن بود.شاید بپرسید استرس چه ارتباطی با حافظه و فراموشی دارد و این مسائل چه ارتباطی با چاقی دارد.در ادامه متنی را مطالعه خواهید کرد به طور خیلی خلاصه از چندین منبع روز دنیا در زمینه روانشناسی توضیح می دهد چرا وجود استرس و کم حافظ بودن سبب اضافه وزن می شود.
مغز و استرس
مغز معمولا نخستین دستگاه بدن است که فشارآور بیرونی را تشخیص می دهد.منظور از فشار آور، عوامل بیرونی و درونی است که باعث می شوند ما دچار استرس شویم.مغز با زمانبندی فوری واکنش نشان می دهد تا ناقل عصبی را آزاد کند که به بقیه ارگانها دستور دهد چگونه با فشارآور سازگار شود.مغز به برانگیختن (( واکنش استرس )) تا ۷۲ ساعت پس از رویداد آسیب زا ادامه می دهد.مثلا زمانی که برای طولانی مدت گرسنگی می کشید، بدن متوجه یک عامل استرس زا می شود و مغز تا ۷۲ ساعت آماده است شما را تحریک کند که برای رفع گرسنگی کاری انجام دهید.
مغز همیشه تشخیص دهنده خوبی برای فشارآور نیست.مغز واکنش یکسان نشان می دهد خواه استرس جسمی باشد ( وقتی از جدول پیاده رو پا به خیابان می گذاشتید کم مانده بود با اتومبیلی که بی محابا از گوشه ای می آمد تصادف کنید ) یا هیجانی باشد ( رئیستان شما را برای یکی دیگر از (( گفتگوها )) احضار می کند، یا حتی میانجی گری ایمنی باشد ( بدن شما با یک بیماری عفونی تهدید کننده مواجه است).
اگر مغز به یک فشارآور هیجانی بیش از اندازه پاسخ دهد، ممکن است به یک درد یا حتی فشارآور پنهان نیز بیش از حد پاسخ دهد، که به آلرژی منجر می شود. آنچه آن واکنش اساسا ایجاب می کند، آزادسازی آبشاره ای از هورمون ها و مواد شیمیایی مغز است که در جریان خون سیر می کنند، به سایر اندام ها مانند هیپوفیز، تیروئید، و آدرنال ها دستور می دهند تا هورمون های مربوط به خود را آزاد کنند. هنگامی که به هورمون گرلین ( هورمون گرسنگی ) پاسخ صحیح ندهید (یک غذای خوب و با کیفیت نخورید یا اصلا چیزی نخورید ) غدد شما هورمون های استرس زا تولید می کنند .
درست همانگونه که مغز اندامی است که پاسخ استرس را راه می اندازد همچنین اندامی است که سرانجام آن را قطع می کند.متاسفانه، همه این فعالیت های هورمونی در مغز تاثیرات بسیار بد خود را به همراه دارد. ارتقای سطوح هورمون های استرس تعداد قابل ملاحظه از سلول های بی اندازه مغز را نابود می کند.بنا به گفته یکی از دانشمندان به نام ساپولسکی، هورمون های استرس، گلوکوکورتیکوئیدها، ما را کمک می کنند تا هنگامی که با خطر مواجه می شویم، انطباق پیدا کنیم؛ اما هنگامی که گلوکوکورتیکوئیدها بسیار مهم نیز آبشار شگفت انگیزی از مرگ بسیاری از سلول های مغزی را راه اندازی می کنند که این هورمون ها مامور محافظت از آنها بودند. مثلا، این امر می تواند به کاهش حافظه و آسیب دیدگی تفکر منجر شود.
پژوهشگران دانشگاه کنتاکی با دستور فیلیپ لندفیلد موش ها را پنج روز در هفته به مدت ۶ ماه در معرض استرس طولانی مدت قرار دادند.پس از تنها سه هفته، موش ها کاهش فعالیت الکتریکی را در هیپوکامپ نشان دادند.( هیپوکامپ منطقه حیاتی حافظه در مغز است که بیشتر تحت تاثیر بیماری آلزایمر قرار دارد) . موش هایی که در معرض استرس قرار داشتند، در مقایسه با موش های همسن خود که از استرس محافظت شده بودند، هنگامی که در پایان شش ماه با کالبد شکافی بررسی شدند، سلول های مغز خود را دو برابر بیشتر از دست داده بودند. یعنی ۵۰ درصد سلول های مغز خود را از دست داده بودند!
در تحقیقات غده های داخلی دانشگاه راکفلر، پژوهشگران دریافتند که هورمون استرس کورتیزول، سلول های هیپوکامپ را کوچکتر می کند.بعلاوه، به شاخه های عصبی کمتری در سراسر هیپوکامپ منجر می شود.لازم نیست استرس طولانی مدت باشد تا تاثیر مهمی بر مغز یا سلامتی افراد بگذارد. کورتیزول بسیار زیاد، سلول های عصبی و شاخه های هیپوکامپ را در مدت کمی به اندازه سه هفته تغییر می دهد.
این تحلیل رفتگی سلول های تفکر و حافظه تا حدی به این دلیل رخ می دهد که کورتیزول عوامل رشد عصبی را سرکوب می کند، عواملی که نورون ها را سالم نگه می دارند و تشکیل مسیرهای عصبی جدید را برای آفریدن حافظه جدید تحریک می کنند.
اگر هنوز اضافه وزن دارید و می خواهید روش آسان و دائمی کاهش وزن را یاد بگیرید و بدون گرسنگی کشیدن وزن کم کنید چرا در ((دوره یکساله جزیره کاهش وزن)) شرکت نمی کنید؟
۳ دیدگاه نوشته شده است! می توانید دیدگاه خود را بنویسید
استرس واقعا چیز بدی هست البته بیش از حدش مقالتون خیلی جالب بود ممنونم
بله ، درسته و متاسفانه با توجه به اینکه خیلی مبحث مهمی هستش و از اون به عنوان بیماری و یا چالش قرن یاد شده ، و در جوامع در حال توسعه شیوع بیشتری داره ، در عمل کمتر به اون توجه میشه !و این موضوع دقیقا به سبک زندگی و شرایط موحود در جامعه برمیگرده !!!
مفید و جالب بود ، سپاس
سپاس